به گزارش شهرآرانیوز، وقتی خبر ساخت سریال جدید هادی حجازیفر به نام «داریوش» به گوش بسیاری از مخاطبان سریال «پوستشیر» رسید، حتی تبلیغات هفتگی این سریال را در فیلمنت از دست ندادند تا شاید زمان آغاز پخش این سریال زودتر فرابرسد و همراه زندگی قهرمان جدید خود شوند.
سریال «داریوش» باوجود همه شباهتهایش به سریال «پوست شیر»، توانسته است در همین سه قسمت منتشرشده، جای خود را در دل مخاطبانش باز کند.
در بیان این شباهتها، اشاره به رابطه پدرودختری و وصال آنها پس از زمانی طولانی و همچنین ماجرای تکراری ماجرای طلاهای گمشده کافی است تا حال مخاطبی را درک کنیم که حین تماشای اثر موردعلاقهاش، با صحنههای تکراری و آشنا روبهرو میشود. پس کدام ویژگی این سریال مخاطب را به دنبال خود میکشاند؟
برهمزدن الگوی تکراری و کلیشهای درباره قهرمانان شجاع و بینقص و شکلدادن شخصیتهای خاکستری، مدتی است در بین فیلمسازان ایرانی جای خود را باز کرده است، اما تکرار همین رویه بدون درنظرگرفتن جزئیات شخصیتپردازی نیز خود نوعی کلیشه شده است؛ جزئیاتی که به راهرفتن بر لبه تیغ میماند، میتواند اثر را به سمت کلیشه پرتاب کرده یا برعکس، آن را از نقشها و ساختارهای کلیشهای نجات دهد.
نکتهای که اتفاقاً در «داریوش» به آن توجه شده و داریوش، با بازی هادی حجازیفر، را به عنوان یک خلافکار ترسوی بامزه معرفی میکند که برای مخاطب جذاب است. داریوشی که خلافکاری حرفهای بوده و در میان دوستان و دشمنان خود، آدمی شناختهشده است. آدمی تیز و بز که هم موجب ترس است و هم نقطهضعفهایش بهانه کافی به دشمن میدهد.
درحالیکه این شخصیت قرار است در موقعیتهای خطرناک قرار گیرد و شجاعت و نترسبودن اولین انتظاری است که مخاطب از او دارد، ترسوبودن ویژگی اصلی او شده است. این نقص شخصیتی است که به عنوان یک نیروی قدرتمند مدام سنگ جلوی پایش میاندازد و او را در موقعیتهای خاصی قرار میدهد که درنهایت، مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند.
وقتی برادر داریوش که او نیز از ترس خود رنج میبرد، به ستوه آمده و از خودش بیزار شده، درمقابل برادر بزرگ میگرید و از زمین و زمان گلایه میکند که چرا نمیتواند از خودش در مقابل دیگران دفاع کند، داریوش پاسخ میدهد: «عوضش فرارکردن را خوب بلدیم.»
در موقعیتی دیگر، داریوش که وقت بلوفزدن، باد به غبغب میاندازد و تصویری از یک آدم شجاع را به نمایش میگذارد، خیلی زود اعتراف میکند و از ترسوبودن خودش حالش به هم میخورد؛ ترسی که پیش از همه اینها سبب شد بهخاطر قتلی که خودش میگوید مرتکبش نشده است، از ایران فرار میکند و همه ماجراها و اتفاقات سریال را رقم بزند.
به نظر میرسد شخصیتپردازی خوب برخی شخصیتها ازجمله داریوش، از عوامل اصلی باشد که مخاطب چشمش را روی کاستیها ببندد و ترجیح بدهد روی بازی داریوش بهویژه وقتیهایی که در نمای نزدیک قرار دارد، تمرکز کند.